من از مجاورت یک درخت می آیم که روی پوست آن دست های ساده غربت اثر گذاشته بود: "به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی."
شراب را بدهید شتاب باید کرد: من از سیاحت در یک حماسه می آیم و مثل آب تمام قصه سهراب و نوشدارو را روانم ... سفر مرا به در باغ چند سالگی ام برد و ایستادم تا دلم قرار بگیرد، صدای پرپری آمد و در که باز شد من از هجوم حقیقت به خاک افتادم...
mohaddeseh
شنبه 22 مهرماه سال 1391 ساعت 11:16 ب.ظ
اعتقاد: اهالی روستایی تصمیم گرفتند که برای نزول باران دعا کنند. روزی که تمام اهالی برای دعا در محل مقرر جمع شدند،فقط یک پسربچه با چتر آمده بود،این یعنی اعتقاد.
...اعتماد: اعتماد را می توان به احساس یک کودک یکساله تشبیه کرد،وقتی که شما آنرا به بالا پرتاب می کنید،او میخندد ….. چراکه یقین دارد که شما او را خواهید گرفت،این یعنی اعتماد.
امید: هر شب ما به رختخواب می رویم بدون اطمینان از اینکه روز بعد زنده از خواب بیدار شویم.ولی شما همیشه برای روز بعد خود برنامه دارید، این یعنی امید
من از مجاورت یک درخت می آیم
که روی پوست آن دست های ساده غربت اثر گذاشته بود:
"به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی."
شراب را بدهید
شتاب باید کرد:
من از سیاحت در یک حماسه می آیم
و مثل آب
تمام قصه سهراب و نوشدارو را روانم
...
سفر مرا به در باغ چند سالگی ام برد
و ایستادم تا
دلم قرار بگیرد،
صدای پرپری آمد
و در که باز شد
من از هجوم حقیقت به خاک افتادم...
سه اصل مهم زندگی
اعتقاد:
اهالی روستایی تصمیم گرفتند که برای نزول باران دعا کنند. روزی که تمام اهالی برای دعا در محل مقرر جمع شدند،فقط یک پسربچه با چتر آمده بود،این یعنی اعتقاد.
...اعتماد:
اعتماد را می توان به احساس یک کودک یکساله تشبیه کرد،وقتی که شما آنرا به بالا پرتاب می کنید،او میخندد ….. چراکه یقین دارد که شما او را خواهید گرفت،این یعنی اعتماد.
امید:
هر شب ما به رختخواب می رویم بدون اطمینان از اینکه روز بعد زنده از خواب بیدار شویم.ولی شما همیشه برای روز بعد خود برنامه دارید، این یعنی امید
سلام دوستان من دانشجو رشته شهرسای هستم وب شما عالیه تبریک میگم
سلام دوست عزیز...
ممنون از لطفتون...