شار
شار

شار

 با سلام 

دوستان نقشه ی گسل های استان گیلان رو در فایل هایی که آپلود کردم میتونید پیدا کنید 

اینم توضیحاتی هستش راجع به گسل های استان گیلان که میتونید از ادامه مطلب مطالعه کنید  

 استان گیلان در قلمرو چین خوردگیهای آلپی قرار دارد و جزء قلمروهای ناپایدار کرة زمین محسوب می‌شود و پوسته جامد در حوضة این سیستم هنوز از نظر حرکات زمین ساخت به مرحله تعادل قطعی نرسیده است و می‌تواند یکی از کانونهای ناپایدار و آسیب‌پذیر به حساب آید. مهمترین گسلهای استان گیلان عبارتند از گسل البرز ، گسل آستارا ، گسل سفیدرود ، گسل قز‌‌ل‌اوزن ، گسلهای میانی البرز غربی و تالش جنوبی و گسلهای بغروداغ

 

گسلهای مهم و میزان زلزله خیزی استان گیلان :

در بحث چینهشناسی به ویژه مراحل زمین ساخت ناهمواریهای گیلان به ایجاد گسلهای متعدد منطقهای یا ناحیهای اشاره شده است این گسلها در زمانهای متفاوت ایجاد شده و به احتمال زیاد، در اثنای هر حرکت علاوه بر ایجاد گسلهای جدید متناسب با کیفیت نیرو و چگونگی مقاومت سنگها در برابر آن گسلهای قدیمی تر نیز فعال می شده اند اصولاً استان گیلان که در قلمرو چین خوردگیهای آلپ- هیمالیا قرار دارد جزء قلمروهای ناپایدار کرة زمین حسوب میشود و پوسته جامد در حوضة این سیستم به تعادل قطعی دست نیافته است. مهمترین گسلهای استان گیلان شامل: گسل البرز، گسل آستارا، گسل سفیدرود، گسل قزلاوزن، گسلهای میانی البرز غربی و تالش جنوبی و سرانجام گسلهای بغروداغ میباشند که در آینده به معرفی تکتک این گسلها خواهیم پرداخت. علاوه بر این گسلهای مهم، صدها گسل فرعی و محلی دیگر، در جهات متفاوت و با ابعاد مختلف، گاهی موازی با گسلهای مهم و زمانی به صورت رابط آنها، کوهستانها را در هم شکستهاند.
   
 زلزله 31 خرداد سال 1369 
   در حدود 30 دقیقه و 38 ثانیه بامداد روز پنجشنبه 31 خرداد ماه 1369، زلزلهای بسیار شدید بخشی از شمال غربی ایران را به لرزه درآورد تکانهای ناشی از این زلزله تقریباً در دورترین نواحی سرزمین ایران به خوبی احساس شد و چند اظهار نظرهای مختلفی در سراسر دنیا در قبال قدرت و میزان تخریب حاصل از آن به عمل آمد اما با توجه به آثاری که زلزله بر روی زمین گذاشته میتوان نظر مؤسسهژئوفیزیک دانشگاه تهران را بیش از سایر نظرات به واقعیت نزدیک دانست این مؤسسه قدرت زلزله را حدود 3/7 ریشتر و مختصات آنرا 36 درجه و 49 دقیقة عرض شمالی و 49 درجه و 24 دقیقه و 51 ثانیة طول شرقی، اعلام نکود که منطبق بر بخش جنوبی استان گیلان میباشد بر اثر این زلزله بخش وسیعی از گیلان و زنجان و قزوین به ویژه مناطق مجاور کانون زلزله خسارات مالی و جانی زیادی را متحمل گردید دهها هزار تن جان خود را ازدست دادند و هزاران خانواده مجبور به ترک محل زندگی خود شدند. قمرو اصلی تخریب زلزله در اطراف سفیدرود بود و به درههای سفیدرود و شاهرود و دیلمان و شمال زنجان خسارات زیادتری وارد گردید. متخصصین زلزلهشناس که از نواحی آسیب دیده بازدید کردهاند، عمق کانون زلزله را از 10 تا30 کیلومتر تخمین زدهاند اما عمق 10 کیلومتر به واقعیت نزدیکتر است شعاع تخریب آن را 40 تا50 کیلومتر میدانند چون عمق کانونی آن زیاد نبوده از خسارات ناشی از آن بسیار فراوان و چشمگیر بوده است. حاصل این زمین لرزه گسلهای جدید و متعددی است که زمین شناسان امتداد غالب آنها را حدود 65 درجه شمال غربی ثبت کردهاند.
   
  گسل آستارا (تالش) 
   گسل ترادیس آستارا، یکی از گسل‎های شمالی- جنوبی ایران است که در طول 1400 کیلومتر از ناحیة آستارا تا قفقاز کشیده شده است. دربارة این گسل دانسته‎های زیادی در دست نیست ولی بدون شک در ریخت شناسی ناحیه نقش بزرگی داشته و فروافتادگی دریای خزر در خاور آن بسیار آشکار است. ریخت‎شناسی ناحیه، اشاره به عملکرد یک گسل معکوس با افت خیلی زیاد بین ارتفاعات تالش و دریای خزر دارد به طوری که، نهشته‎های پالئوزوییک را در کنار نهشته‎های جوان قرار میدهد.سازوکار ژرفی این گسل، نشانگر شیب بسیار ملایم صفحة گسل به سوی جنوب باختر است. این گسل توان لرزه‎ای دارد و در زمین‎لرزه‎های 1978 و 1953 قفقاز، سازوکار فشاری داشته است.

گسل البرز
   این گسل در دامنة شمالی البرز، در طول 550 کیلومتر، از لاهیجان تا جنوب گنبدکاووس ادامه دارد. روند عمومی آن کم و بیش خاوری- باختری است ولی، به دلیل خمش به سمت جنوب، بخش میانی آن، سیمایی کمانی دارد. اگرچه در بیشتر گزارش‎ها (نبوی، 1355، بربریان، 1983) شیب گسل البرز به سمت جنوب دانسته شده است ولی در نقشة زمین‎ساخت خاورمیانه (علوی، 1991) گسل البرز نوعی راندگی با شیب به سمت شمال است. در باختر لاهیجان، گسل چپگردی به نام گسل سفیدرود با روند شمال خاوری- جنوب باختری این گسل را جابه‎جا کرده است. گسل البرز جدا کنندة البرز از حوضة ترشیری حاشیة جنوبی خزر است و این احتمال وجود دارد که این گسل نشانگر محل تقریبی زمیندرز تتیس کهن باشد. گسل البرز در ریخت‎ زمین‎ساخت منطقه اثرگذار است. یاسینی (1970)، اختلاف ارتفاع رأس واحدهای قاره‎ای پلیوسن در دو سوی گسل البرز را حدود 1000 تا 1500 متر میداند. ولی بربریان (1983)، به جابه‎جایی حدود 3000 متر طی 2 میلیون سال اعتقاد دارد. موسوی روحبخش (1380)، با توجه به حفاری نفتی در دو طرف گسل البرز، این اختلاف ارتفاع را بین 1900 متر در خاور تا 2300 متر در باختر میداند. بلوک شمالی این گسل، در بیشتر زمان‎ها حرکت رو به پایین داشته است. شاید نخستین حرکت رو به پایین در زمان میوسن بوده که در نتیجة آن رخساره‎های دریایی میوسن (رخسارة خزر) در شمال این گسل نهشته شده‎اند. ولی آغاز فرونشینی ممکن است به زمان ژوراسیک برسد. در حال حاضر گسل البرز به شدت فعال به نظر میرسد و احتمال دارد بسیاری از زمین ‎لرزه‎های گیلان و مازندران نتیجة جابه‎جایی در طول این گسل باشد.

 

تعداد 7 زمین لرزه تاریخی در استان گیلان گزارش شده است.
   
   قدیمی ترین و بزرگترین زمین لرزه تاریخی رویداده در استان گیلان 45 هزار سال قبل از میلاد ثبت شده است.
   طول و عرض جغرافیایی رو مرکز آن ، به ترتیب، 98/49 و 70/36 می باشد.
   بزرگای آن در مقیاس امواج سطحی 8 می باشد. منبع ثبت کننده آن BER است.
   
   آخرین زمین لرزه تاریخی رویداده در استان گیلان در سال 1713 ثبت شده است.
   طول و عرض جغرافیایی رو مرکز آن ، به ترتیب، 60/49 و 30/37 می باشد.
   منبع ثبت کننده آن AMB می باشد.

 

قدیمی ترین زمین لرزه دستگاهی رویداده در استان گیلان در تاریخ5/7/1903 ثبت شده است.
   طول و عرض جغرافیایی رو مرکز آن ، به ترتیب 48/37 و96/48 میباشد. 
   بزرگای آن در مقیاس امواج سطحی 9/5 می باشد و منبع ثبت کننده آنPAS است. 
   
   آخرین زمین لرزه دستگاهی رویداده در استان گیلان در تاریخ 26/5/2005 در ساعت 8 :59 :1 ثبت شده است.
   طول و عرض جغرافیایی رو مرکز آن ، به ترتیب 4/38 و64/48 میباشد. 
   بزرگای آن در مقیاس امواج درونی 4.2می باشدو منبع ثبت کننده آن THR است. 
   
   بزرگترین زمین لرزه دستگاهی رویداده در استان گیلان در تاریخ 20/6/1990 در ساعت 21:00:10 ثبت شده است. 
   طول و عرض جغرافیایی رو مرکز آن ، به ترتیب 989/36 و346/49 میباشد. 
   بزرگای آن درمقیاس امواج سطحی 4/7 ، امواج درونی 2/6 میباشد و منبع ثبت کننده آن ISC است.

 

با اتکاء به نتایج از امواج زلزله، فدینسکی درسال 1972 شمائی از ساختمان حفره جنوبی دریای خزر ارائه داده است که محققین بعدی نیز در مطالعه این قلمرو به آن استناد جستهاند بر اساس نظریات این محقق تودة سختی در کف این گودال وجود دارد که ضخامت آن حدود 20 کیلومتر میباشد و آن را پوستة اقیانوسی تصور نموده است سطح این توده در عمق 20 کیلومتری کف دریای خزر قرار دارد. یعنی به عبارت دیگر بر روی این پوستة سخت اقیانوسی، رسوبهای فراوانی با ضخامت 20 کیلومتر تهنشین شدهاند گسستگی موهوروویچ از عمق 40 کیلومتری کف گودال یعنی بلافاصله بعد از پوستة اقیانوسی آغاز میشود. ضخامت آن در زیر گودال 40 کیلومتر و در زیر نواحی کوهستانی تا عمق 150 کیلومتر یعنی تا مجاورت استنوسفر پائین میورد. کف خزر را نمیتوان با اتکاء به شواهد شناخته شدة چینهشناسی تعیین نمود. ناچار در این زمینه تناقضات و مشکلاتی وجود دارد و نظریات مختلفی ارائه شدهاند. در مجموع میتوان گفت که چاله جنوبی خزر گودالی ساختمانی است که در داخل سیستم چین خوردگیهای آلپی تشکیل شده است . مغرب و جنوب این حفره را به ترتیب کوههای تالش و البرز محدود میکنند و مرز شمالی آن را یک برجستگی زیر دریائی در امتداد شمال غربی- جنوب شرقی تشکیل شده است که مرتفعترین قسمتهای آن در عمق 200 متری از سطح دریای خزر قرار دارد در واقع این برجستگی زیرآبی، بخش میانی کوهستانهائی است که در قفقاز در جمهوری آذربایجان تا کپهداغ در خراسان شمالی کشیده شده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد